بوسیدن تو
روزی تو راخواهم بوسید
آرامِ آرام
لطیف تر از شبنم روی برگ گل
روزی کِ گونه هایت خیس شرم شده اند
نمیخواهم بترسم این بار
کِ مبادا فردا سهم دیگری باشی
چون عشق من ناب است
همانند عشقی کِ یه کودک به جامدادی اش دارد
روزی تو را خواهم بوسید
حتی اگر تاوانش جهنم باشد
چِ زیباست جهنمی کِ تو درآنی
و هر روز از لجِ خدا تورا بوسیدن
نظرات شما عزیزان:
مرضیه
ساعت22:38---31 فروردين 1394
ترشحات خوبی هایت
به سنگین ترین نقطه قلبم رسیده است
سبک تر شده ام حالا،مثل پروانه
استشهاد سلولهای بدنم گواهی میدهد
به بیکران شدن روحم در انزوای جسمت
من در ترانه های تو غرق شده ام
جنگ دست و پایم بی فایده است
وقتی روحم را از چنگم در اورده ای
من با تو زنده ام یا مرده ؟
به سنگین ترین نقطه قلبم رسیده است
سبک تر شده ام حالا،مثل پروانه
استشهاد سلولهای بدنم گواهی میدهد
به بیکران شدن روحم در انزوای جسمت
من در ترانه های تو غرق شده ام
جنگ دست و پایم بی فایده است
وقتی روحم را از چنگم در اورده ای
من با تو زنده ام یا مرده ؟